عکاسی تبلیغاتی و تاثیر آن در روند تبلیغات

11 اکتبر عکاسی تبلیغاتی و تاثیر آن در روند تبلیغات

تبلیغات و عکاسی از مدت ها قبل با یکدیگر در ارتباط بوده اند. در واقع، تقریباً یک قرن است که در تبلیغات برای اولین بار از عکاسی استفاده شده است تا با مخاطب ارتباط  و پیوندهای عاطفی برقرار کند. نزدیک به 100 سال است که عکس های تبلیغاتی نقش بسزایی رو برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب بازی کرده اند زیرا تصاویر بشیوه ای سخن میگویند که مخاطب را باخود همراه می سازد. خوشبختانه برای تیم های تبلیغاتی، عصر دیجیتال راه حل های موثری را ارائه داده است که می تواند قدرت ذاتی عکس را نشان دهد و تبلیغات تاثیرگذاری که الهام بخش است را نیز ایجاد کند.

یک آغازگر سریع روی عکس های تبلیغاتی

عکاس، لحظه ای منحصر به فرد و خاص و به همان اندازه قدرتمند در چاپ یا فضای دیجیتالی را ثبت می کند که می توان از آن برای گفتن یک داستان و انتقال پیام از طریق یک تصویر واحد و انفرادی استفاده کرد. در حالی که می توان آن تصویر به صورت دیجیتالی، اغراق در جنبه های خاص از تصاویر را بهبود ببخشد، همیشه ریشه در مثالی از تجربه واقعی با زندگی واقعی دارد که مستقیماً با مخاطب ارتباط برقرار می کند. از عکاسی تبلیغاتی در موارد حساس، زودگذر، روحانی و رویایی استفاده می شود تا از تجربیات شخصی و تاریخچه های هر مشتری برای شکل دادن پیوستگی استفاده می شود که باعث تقویت هویت برند و محصول می شود. از آنجایی که تصاویر تبلیغاتی در نهایت از طریق آن تجربیات فردی فیلتر می شوند، ذاتاً شخصی سازی تبلیغات را ایجاد می کنند که برای تمایز یک پیام از سر و صدای پس زمینه بازار شلوغ، بسیار مهم است. در نهايت، چنين راهبردهايي احتمال تغییر در فروش را از طريق پیوند عاطفي كه غالباً به عنوان يك ستون قابل اعتماد براي هر کمپین موفق ارئه مي شوند را افزايش مي دهد.

نگاهی گذرا به مرز روانشناسی عکاسی

در حالی که پیشرفت در تکنولوژی مطمئناً ابزار تبلیغ را گسترش داده و منجر به بهره وری بیشتری شده است، بیشتر اصول اولیه که به عنوان پایه و اساس تبلیغات می باشد، از ابتدا بدون تغییر باقی مانده است. اگرچه نحوه ارتباط تبلیغات با مخاطب از گذشته تحول پیدا کرده است، اما این ارتباطات همچنان برای تیم های تبلیغاتی که سعی در ایجاد ارتباط ماندگار بین مشتریان و برند های تجاری دارند، خدمت می کنند. در تبلیغات مدرن، اصول اساسی روانشناسی بیشتر برای درک بهتر و درگیر کردن مصرف کنندگان بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند. از این نظر، هنگامی که در یک کمپین تبلیغاتی استفاده می شود، عکاسی هیچ تفاوتی با وسایل تبلیغاتی دیگری ندارد. با این حال، بر خلاف برخی از قالب های رسانه ای دیگر، پیوند بین اصول روانشناختی محرک رفتار مصرف کننده و تصاویر اغلب به خوبی تعریف شده و قابل اندازه گیری است.

نظریه گشتالت (Gestalt)

اصول گشتالت از قدرت ادراک و تأثیرات آن بر رفتار انسان سخن می گوید. بدیهی است، این شیوه خاص برای تبلیغ کنندگان فوق العاده مفید است زیرا سعی در ایجاد و حفظ دیدگاه های هدفمند به منظور تحریک سریع درمشتری دارند. اکنون به عنوان یک موضوع فرض شده، ارتباط بین ادراک و رفتار مخاطب از مدتها پیش به عنوان اصلی ترین طرح عنصر تبلیغاتی برای ایجاد حداکثر مشارکت، یک مفهوم اساسی مهم بوده است. عکاسی به ویژه نشانگر قدرت اصول گشتالت است زیرا برای انتقال یک داستان و پر کردن شکاف های به جا مانده از تصویر مطابق با داستان خاص خود ، به تجربه شخصی متکی است. ذهن ما داده های بصری و خلاق را به روشی غیرمستقیم تفسیر می کند، به این صورت که در ابتدا کلیت یک تصویر خاص را جذب می کند و یک دید تقریباً کامل را از یک دید اولیه ساده و سریع تشکیل می دهد که روی آشنایی متمرکز است.

مفاهیم طراحی

جنبه های کمی و آگاهانه ی اصول گشتالت در جذب مخاطب به روشی که در نظر گرفته شده است اهمیت بسزایی دارد. مفاهیمی مانند شکل زمینه، شباهت و فاصله می توانند مورد استفاده قرار گیرند تا بتوانند توجه فرد را به روشی خاص برای دستیابی به نتیجه مطلوب جلب نمایند. اگرچه این عناصر طراحی بصری برای اکثر طرح بندی های گرافیکی کاربرد دارند و مختص به عکاسی نیستند، اما هنوز هم در قاب بندی و ایجاد تصویری که پیام خاصی را منتقل می کند بسیار مهم است که لحن و احساسات مناسب را در مصرف کننده القا کند. در مجموع ، این اصول تأثیر روانی را که یک عکس می تواند بر مخاطب داشته باشد توضیح می دهد. این امر به تبلیغ کنندگان امکان می دهد تا تصاویری را که دریک موضوع خاص هستند و به صورت آگاهانه سازماندهی شده اند، برای ایجاد حداکثر رابطه ی عاطفی که بین مصرف کننده و برند ساخته شده، بسازند. آنها ابزاری مهم در بالا بردن شخصی سازی تبلیغات هستند که با یک فرد صحبت می کنند و یک حس آشنایی همهجانبه را ایجاد می کنند که ذاتاً فروش بیشتر را پرورش می دهد.

بهترین روشها برای استفاده از عکاسی در کمپین های تبلیغاتی

تبلیغ کنندگان نیازی به عکاسان کارمند ندارند تا از مزایای تصاویر در طی مراحل مختلف بهره مند شوند. ایده های عکاسی تبلیغاتی می تواند در خانه یا هر جای دیگه پرورش داده شود و منجر به عکسهایی با کیفیت فوق العاده شود.

انتخابگر باشید

در انتخاب عکس های تبلیغاتی، مهم نیست که برای چاپ یا فرمت آنلاین باشد، اغلب به جزئیات خاصی نیاز دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. انتخاب تصویر مناسب خیلی فراتر از انتخاب عکسهایی است که مستقیماً درباره محصول یا خدمات تبلیغ شده صحبت می کنند. در حقیقت، اگر عکس مانع از ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب شود، می تواند صدمه ایجاد کند. تأثیرگذارترین تبلیغات، به ویژه هنگام استفاده از تصاویر مانند عکاس، در بیان داستان و انتقال احساس بهتر از تبلیغ مستقیم محصول یا مارک تجاری عمل میکنند. در کل عکس این اجازه را می دهد تا در چارچوب خاص خودش، فرد را در جو مورد نظر غوطه ور کند. این نمونه دیگری از شخصی سازی تبلیغات است که به پیش زمینه های خاص مخاطب برای تجسم زندگی خود با استفاده از مارک تبلیغاتی متکی است.

عکاسی تبلیغاتی می تواند ابزاری مناسب و قدرتمند باشد

استفاده از عکسهای تبلیغاتی در موارد دیگر طبیعتاً غیر قانونی است، بنابراین توانایی استفاده از این دسته عکس ها محدود می باشد. از طرفی با توجه به این ویژگی می توان عکس های تبلیغاتی را ابزاری قابل اعتماد و قدرتمند برای استفاده دانست زیرا موارد استفاده دیگه ای نمی تواند داشته باشد.

چه چیزی باعث می شود از نظر شما یک عکس تبلیغاتی خوب باشد؟

یک تصویر تبلیغاتی خوب، تصویری است که چیزی غیر منتظره را به مخاطب ارائه می دهد و در عین حال باعث تقویت برند می شود. عکس باید احساسی بی نظیر به وجود آورد. باید به بیننده اجازه داد تا درگیر شود و خود را در مکانی که محصول عکاسی می شوند قرار دهد بنابراین آنها باید بتوانند کمی از خود را در تصویر ببینند. بهترین عکسهای تبلیغاتی عکسهایی هستند که از موانع فراتر رفته و به مخاطب این امکان را می دهند که سبک زندگی ارائه شده را آرزو کنند.

عکاسی صنعتی در مقایسه با عکاسی تبلیغاتی

یکی از تفاوت های عمده بین یک عکس صنعتی و یک عکس تبلیغاتی، هدف و منظور از گرفتن عکس است. هدف عکاسی صنعتی این است که جوهر یک محصول را به بهترین شکل ممکن نمایش دهد. در مقابل، قصد عکاسی تبلیغاتی این است که بیننده را ترغیب یا متقاعد کند که آن محصول را در خانه خود بخواهد. تفاوت دیگر این است که در عکاسی تبلیغاتی ، فریم بندی اغلب جسورانه تر، مبتکرانه و سبک تر است زیرا فقط نکته دیدن عکس از طرف بینندگان نیست بلکه احساساتی است که قرار است در بینندگان به وجود آید. بنابراین درهر یک از این سبک های عکاسی نیز تکنیک ها متفاوت هستند. به عنوان مثال ، یک عکاس صنعتی نمی خواهد از فضاهای روشن خیره کننده در یک عکس استفاده کند زیرا این فضا محصول را دربر میگیرد. این مورد برای عکاسان تبلیغاتی که آزادی خلاقیت بیشتری دارند تعبیر نمی کنند که چگونه محصولات، خدمات، سبک های زندگی و ایده ها می توانند به صورت عکاسی ارائه شوند. رنگ های جسورانه ، نورپردازی چند وجهی و تضادهای تند بین سایه و نور، همه ابزاری درعکاس تبلیغاتی است. کاربر نهایی نیز در عکاسی صنعتی در مقابل عکاسی تبلیغاتی متفاوت است. به طور کلی، عکاسان صنعتی از عکسهایی استفاده می کنند که در صنعت استفاده می شوند. بنابراین، شرکت هایی که یا به دنبال فروش محصولات هستند و یا آنها را به مخاطبان جدید بازاریابی می کنند، معمولاً عکاسان تبلیغاتی را استخدام می کنند. به عنوان مثال، اگر شما یک فروشگاه کمیک بوک دارید و می خواهید اتاق نمایش هنرمند جدید خود را به نمایش بگذارید، برای تبلیغ این ویژگی یک عکاس صنعتی استخدام می کنید. از طرف دیگر، اگر بخواهید یک کتاب کمیاب را برای فروش بگذارید، یک عکاس تبلیغاتی را استخدام می کنید که از این کتاب عکس بگیرد تا بینندگان را به خود جلب کند و آن را بخرند.